دست نوشته های یک سر دبیر!
من یک تکه چوب نتراشیده ام!
مرا در دستان خود بگیر !
و به من شکل بده!
تو تراشنده عاشق من باش!
از من ظرفی بساز؛ بسیارظریف!
زائده های مرا تا می توانی بزن !
تا آن بشوم که تو می خواهی.
پیاله بودای بیدار تو!
و هر روز؛
مرا در دستان ملتمست بگیر !
و با عطش در من آب بنوش!
غذایت را در آن بخور!
وبا عشق مرا بشوی!
فقط بگذار ؛
من پیاله چوبی عشق تو باشم.
تا هر روز به بهانه ایی؛
همنشین لب ها تو باشم؛
و انها را عاشقانه ببوسم.
:: موضوعات مرتبط:
اشعار شاعران ,
,
:: برچسبها:
علی شمسیا ,
,